اثرات طلاق بر روی کودکان

ساخت وبلاگ

بیشتر والدین مطلقه، در مورد واکنش های کودکشان نسبت به جدایی و طلاق، خیلی نگران هستند. آنان می خواهند بدانند که: «آیا کودک من سالم و شاداب رشد خواهد کرد؟»

جامعه شناسان و روانشناسان، اطلاعات قابل قبولی درباره اثرات طلاق بر روی کودکان، در دسترس قرار داده اند. تحقیقات نشان می دهد که اثرات طلاق، بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد. همچنین اثر طلاق بر کودک به فاکتورهایی همچون جنسیت، شخصیت، میزان ناسازگاری و درگیری والدین و حمایت های خانواده و دوستان کودک بستگی دارد.

سن کودک:

درباره اثرات طلاق بر روی کودک کوچک تر از 2 تا 3 سال، اطلاعات بسیار کم است. بچه های خردسال در صورت وقوع طلاق به طور معمول رنج نمی برند، گرچه در صورتی که رابطه یا پیوند نزدیک، بین یکی از والدها و کودک آسیب ببیند، ممکن است مشکل به وجود آید.

والدین بایستی نسبت به برنامه های سرپرستی و مراقبت از کودک به توافق برسند، آنچنان که کودک در حالی که ناسازگاری بین والدینش را تجربه می کند، به رشد و نمو خود ادامه دهد.


نوزادی:

نوزادان نمی توانند تعارض را درک کنند، اما ممکن است نسبت به تغییرات خلقی و سطح انرژی والدینشان واکنش نشان دهند. آنان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا دچار اضطراب شوند.


کودکان پیش دبستانی:

کودکان از 2 تا 5 سالگی به این اعتقاد می رسند که موجب طلاق و جدایی والدینشان شده اند؛ به طور نمونه، ممکن است فکر کنند که اگر شامشان را خورده بودند، پدر از آنان دور نمی شد. کودکان پیش دبستانی، از تنها ماندن یا ترک کامل، هراس دارند. آنان به طور معمول تغییرات را انکار کرده و همکاری نمی کنند و ممکن است افسرده یا خشمگین شوند. همچنین ممکن است پرخاشگرانه و نافرمان عمل کنند اگرچه خواستار امنیت در پناه یک بزرگسال هستند.


کودکان سن مدرسه ای:

بسیاری از روانشناسان معتقدند سازگاری نسبت به جدایی و طلاق برای کودکان پایه ابتدایی مدارس، از کودکان کودکستانی یا بزرگ تر مشکل تر است. کودک مدرسه رو به اندازه کافی بزرگ است تا درد و رنج ناشی از جدایی والدینش را درک کند و در عین حال برای درک یا کنترل واکنش نسبت به این درد و رنج، خیلی کم سن و سال است. او ممکن است غم، خجالت، رنجش، وفاداری دوطرفه و عصبانیت شدید را تجربه کند. توانایی کودک در بازی، فعالیت و تعامل با کودکان دیگر، ممکن است کمک کند تا از عهده وضعیت زندگی خانوادگی اش برآید.

کودکان در این سن، امید دارند که والدینشان نزد یکدیگر بازگردند. کودک ممکن است احساس طردشدگی از سوی والدی که او را ترک کرده، داشته باشد و از سردرد یا دل درد شکایت کند.


نوجوانی:

نوجوانان 10 تا 19 ساله خشم، ترس، تنهایی، افسردگی و گناه را تجربه می کنند. برخی از آنان احساس می کنند اگر در کارهای روزمره شان یا مراقبت از خواهر و برادرشان احساس مسئولیت کنند، رو به بزرگسالی دارند. 


نوجوانان با انرژی پایین و میزان استرس بالا، به طلاق والدین پاسخ می دهند که تلاش برای کنترل و حفظ کل خانواده است. درک عواملی که به جدایی والدین منجر شده و به یاد آوردن استرس طلاق، ممکن است به توانایی نوجوان در حل مشکلات در خانواده اش صدمه بزند.


تأثیر جنسیت:

امروزه محققان دریافتند که پسران و دخترانی که به ترتیب نزد پدر و مادرشان تربیت شده اند، از بچه هایی که به وسیله والد جنس متفاوت تربیت یافته اند، بهتر عمل می کنند. پسرهای محصلی که با پدرشان زندگی می کنند، به نظر می رسد در برنامه های سرپرستی، کمتر پرخاشگر باشند. همچنین مشکلات هیجانی کمتری نسبت به پسرهایی که با مادرشان زندگی می کنند، دارند.

دخترانی که به وسیله مادر تربیت می شوند، نسبت به آنان که توسط پدر تربیت می شوند، مسئولیت پذیرتر و بالغ تر هستند و این در حالی است که تربیت یک پسر خردسال توسط مادر و دختر توسط پدر، دردسرسازتر است. در هر حال، سازگاری کودکان با طلاق، بیشتر به کیفیت رابطه والد ـ کودک بستگی دارد تا جنسیت و سن کودک.


تکنیک پله ای برای رفتن بچه ها به مهد کودک...
ما را در سایت تکنیک پله ای برای رفتن بچه ها به مهد کودک دنبال می کنید

برچسب : اثرات طلاق بر روی کودکان,تاثیر طلاق بر روی کودکان,اثر طلاق بر روی کودکان, نویسنده : 3mamibaby5 بازدید : 162 تاريخ : چهارشنبه 26 آبان 1395 ساعت: 1:34